خلاصه کتاب عادت های مربیگری

🔹 «عادتهای کوچینگی» رویکردی ساده اما فوقالعاده مؤثر برای مدیریت و رهبری ارائه میدهد.
🔹 با پرسیدن سؤالهای درست، میتوان افراد را توانمندتر کرد و بهرهوری را افزایش داد.
🔹 اگر این عادتها را در زندگی خود پیاده کنید، تأثیر شگرفی در تعاملات، تصمیمگیری و رشد شخصی و حرفهای خواهید دید.
Milad Baripour
خلاصه کتاب عادت های مربیگری
«عادتهای کوچینگی»
کمتر بگویید، بیشتر بپرسید! شیوه رهبریتان را برای همیشه تغییر دهید.
(The Coaching Habit – Say Less, Ask More & Change the Way You Lead Forever)
نویسنده: مایکل بانگای استینیر
چرا «عادتهای مربیگری» مهم است؟
مایکل بانگای استینیر در این کتاب، رویکردی جدید برای رهبری، مدیریت و کوچینگ ارائه میدهد که بر اساس پرسیدن بهجای گفتن بنا شده است. او اعتقاد دارد که مدیران، رهبران و مربیان اغلب در دام ارائه راهحلهای فوری میافتند، درحالیکه هنر کوچینگ در پرسیدن سؤالهای درست و هدایت فرد به سمت راهحل خودش است.
کتاب، هفت پرسش کلیدی را معرفی میکند که میتوانند مهارت کوچینگ شما را متحول کنند. با استفاده از این سؤالات، شما میتوانید تأثیرگذاری، تعامل و بهرهوری تیمها و افراد را افزایش دهید.
Milad Baripour
بخش اول: کوچینگ بهعنوان یک عادت
کوچینگ یکی از مؤثرترین روشهای رهبری و مدیریت است، اما اغلب بهعنوان یک فرآیند پیچیده در نظر گرفته میشود که نیاز به مهارتهای خاص و زمان زیادی دارد. مایکل بانگای استینیر در این کتاب نشان میدهد که کوچینگ نباید یک کار جداگانه باشد، بلکه باید به عادت روزمره تبدیل شود. او باور دارد که اگر رهبران و مدیران بتوانند کوچینگ را بهصورت یک عادت در تعاملات روزمره خود بگنجانند، عملکرد کارکنان، کیفیت تصمیمگیری و بهرهوری سازمانی بهطور چشمگیری افزایش خواهد یافت.
چرا بیشتر مدیران کوچهای خوبی نیستند؟
بسیاری از مدیران و رهبران تمایل دارند که خودشان مشکلات را حل کنند، بهجای اینکه به دیگران کمک کنند تا راهحلهای خود را پیدا کنند. این موضوع به چند دلیل اتفاق میافتد:
1. تمایل طبیعی به نصیحت کردن
وقتی کسی با یک مشکل پیش شما میآید، اولین واکنش طبیعی این است که بلافاصله راهحل ارائه دهید. اما این کار باعث میشود که:
فرد وابسته به شما شود و هر بار برای حل مشکلات به سراغ شما بیاید.
خلاقیت و استقلال فردی افراد کاهش یابد.
شما زمان زیادی را صرف حل مشکلات دیگران کنید، درحالیکه کارهای مهمتری دارید.
2. اعتقاد به اینکه «اگر من نگویم، کسی یاد نمیگیرد»
برخی مدیران باور دارند که نقش آنها این است که همهچیز را بدانند و به دیگران آموزش دهند. اما در حقیقت:
افراد بیشتر از پرسشهای تأملبرانگیز یاد میگیرند، نه از نصیحتهای مستقیم.
حل مشکلات توسط خود افراد، باعث افزایش اعتمادبهنفس و توانمندی آنها میشود.
3. کمبود زمان و فشار کاری زیاد
برخی مدیران میگویند که فرصت کوچینگ ندارند، چون سرشان شلوغ است. اما نکته جالب اینجاست که اگر کوچینگ را به عادت تبدیل کنید، در بلندمدت:
زمان کمتری صرف حل مشکلات دیگران خواهید کرد، چون آنها یاد میگیرند خودشان فکر کنند.
بهرهوری شما افزایش مییابد، چون نقش راهنما را بازی میکنید، نه حلکننده مشکلات.
چگونه کوچینگ (مربیگری) را به یک عادت تبدیل کنیم؟
برای اینکه کوچینگ بخشی از سبک رهبری و مدیریت شما شود، باید آن را به یک عادت روزانه تبدیل کنید. طبق تحقیقات روانشناسی، هر عادت از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
1. نشانه (Trigger): چه زمانی باید کوچینگ را شروع کنید؟
شما باید مشخص کنید که در چه موقعیتهایی کوچینگ را به کار ببرید. برخی نشانههای مناسب برای شروع کوچینگ:
✅ وقتی کسی با یک مشکل به شما مراجعه میکند.
✅ وقتی در جلسهای حضور دارید و بهجای صحبت زیاد، میتوانید با یک سؤال تأملبرانگیز بحث را جلو ببرید.
✅ وقتی متوجه میشوید که فردی وابسته به شما شده و خودش تصمیم نمیگیرد.
2. رفتار (Routine): چه کاری باید انجام دهید؟
بهجای ارائه راهحل مستقیم، سؤال بپرسید!
💡 مثلاً: بهجای گفتن «باید این کار را انجام بدهی»، بپرسید: «به نظرت بهترین راهحل چیست؟»
💡 یا بهجای گفتن «چرا این کار را اینطوری انجام ندادی؟»، بپرسید: «چالش اصلی تو در این موضوع چیست؟»
3. پاداش (Reward): چرا این کار ارزشمند است؟
✅ با کوچینگ، تیم شما یاد میگیرد خودش راهحل پیدا کند و وابسته به شما نباشد.
✅ شما زمان بیشتری برای کارهای استراتژیک خواهید داشت، بهجای اینکه وقتتان را صرف حل مشکلات دیگران کنید.
✅ اعضای تیم احساس ارزشمندی و رشد خواهند کرد، که باعث افزایش انگیزه و بهرهوری آنها میشود.
نمونهای از اجرای کوچینگ در محیط کار
✅ سناریو: یکی از اعضای تیم شما به سراغتان میآید و میگوید:
💬 «رئیس! پروژه با تأخیر روبهرو شده، نمیدانم باید چهکار کنم.»
❌ واکنش معمول (مدیریت سنتی):
«باید سریعتر کارها را پیش ببری، منابع بیشتری اضافه کن!»
✔ واکنش کوچینگی:
🔹 سؤال 1: «چالش اصلی در این تأخیر چیست؟»
🔹 سؤال 2: «و دیگر چه؟» (برای کشف عوامل بیشتر)
🔹 سؤال 3: «به نظرت چه راههایی برای حل این مشکل وجود دارد؟»
🔹 سؤال 4: «چطور میتوانم کمکت کنم؟»
نتیجه:
🔹 بهجای وابسته کردن فرد به شما، او خودش فکر میکند، تحلیل میکند و راهحل پیدا میکند.
🔹 شما زمان کمتری صرف جزئیات کرده و بهجای حل مشکلات جزئی، روی راهبری کلی تیم تمرکز میکنید.
🔹 بیشتر مدیران بهجای کوچینگ، به ارائه راهحل فوری عادت دارند، که باعث وابستگی و کاهش خلاقیت افراد میشود.
🔹 کوچینگ مهارت پیچیدهای نیست، بلکه عادتی است که میتواند بخشی از ارتباطات روزمره شما شود.
🔹 برای ایجاد یک عادت کوچینگی مؤثر، از مدل سهمرحلهای (نشانه، رفتار، پاداش) استفاده کنید.
🔹 بهجای حل مشکلات دیگران، سؤال بپرسید تا آنها خودشان راهحلهایشان را پیدا کنند.
☑ اگر این عادت را در خودتان تقویت کنید، تیمی قویتر، مستقلتر و خلاقتر خواهید داشت و درعینحال، فشار کاری شما کاهش مییابد.
Milad Baripour
بخش دوم: هفت سؤال طلایی کوچینگ
1. سؤال کیکآف: «روی چه چیزی کار میکنی؟»
🔹 هدف: بهجای حدس زدن مشکل، گفتوگو را شفاف شروع کنید.
🔹 چرا مهم است؟
باعث میشود فرد دربارهی مشکل دقیقتر فکر کند.
از وقت تلف کردن روی مسائل بیاهمیت جلوگیری میکند.
🔹 چطور استفاده کنیم؟این سؤال را اول هر مکالمه بپرسید تا به اصل موضوع برسید.
2. سؤال اعجابانگیز: «و دیگر چه؟» (AWE Question)
🔹 هدف: کشف گزینههای بیشتر، جلوگیری از اولین پاسخ سطحی.
🔹 چرا مهم است؟
معمولاً اولین جواب، بهترین جواب نیست.
باعث میشود فرد عمیقتر فکر کند و گزینههای بیشتری را بررسی کند.
🔹 چطور استفاده کنیم؟بعد از شنیدن پاسخ، سکوت کنید و این سؤال را بپرسید.
چند بار تکرار کنید تا گزینههای پنهان کشف شوند.
3. سؤال تمرکز: «چالش اصلی برای شما چیست؟»
🔹 هدف: کمک به فرد برای تشخیص مهمترین مشکل، نه حاشیهها.
🔹 چرا مهم است؟
بسیاری از افراد روی نشانههای مشکل تمرکز میکنند، نه خود مشکل.
باعث میشود فرد راهحلهای سطحی را کنار بگذارد و روی موضوع اصلی تمرکز کند.
🔹 چطور استفاده کنیم؟وقتی فرد دربارهی یک مشکل صحبت میکند، این سؤال را بپرسید تا مشخص شود مشکل واقعی چیست.
4. سؤال پایهای: «چه چیزی از تو میخواهند؟»
🔹 هدف: شفاف کردن خواستههای واقعی و جلوگیری از سوءتفاهم.
🔹 چرا مهم است؟
اغلب افراد خودشان هم دقیقاً نمیدانند چه میخواهند.
این سؤال کمک میکند که نیاز واقعی فرد مشخص شود.
🔹 چطور استفاده کنیم؟بهجای فرضیات، مستقیماً بپرسید که فرد از شما یا از شرایط چه انتظاری دارد.
5. سؤال تنبلی: «چطور میتوانم کمک کنم؟»
🔹 هدف: جلوگیری از حدس زدن و ارائه راهحلهای اشتباه.
🔹 چرا مهم است؟
بهجای تصمیمگیری یکطرفه، به فرد اجازه میدهد نیازهایش را بیان کند.
از ورود شما به دامِ انجام دادن کار دیگران جلوگیری میکند.
🔹 چطور استفاده کنیم؟قبل از اینکه راهحلی ارائه دهید، بپرسید: «چطور میتوانم کمک کنم؟»
6. سؤال جسورانه: «اگر بله بگویی، به چه چیزی نه میگویی؟»
🔹 هدف: کمک به افراد برای درک هزینهی تصمیماتشان.
🔹 چرا مهم است؟
هر تصمیمی یک هزینه دارد. این سؤال باعث میشود فرد به هزینههای پنهان انتخابهایش فکر کند.
🔹 چطور استفاده کنیم؟وقتی فرد میخواهد تصمیمی بگیرد، این سؤال را بپرسید تا او را به تفکر استراتژیک وادار کنید.
7. سؤال یادگیری: «بزرگترین درس تو از این موضوع چیست؟»
🔹 هدف: تبدیل هر تجربه به یک فرصت یادگیری.
🔹 چرا مهم است؟
افراد معمولاً بدون یادگیری از تجربهها عبور میکنند.
باعث میشود فرد از اشتباهاتش درس بگیرد و در آینده عملکرد بهتری داشته باشد.
🔹 چطور استفاده کنیم؟بعد از هر چالش، موفقیت یا شکست، این سؤال را بپرسید.
Milad Baripour
پرسشنامهی کوچینگ برای جلسات حرفهای
🔹 جلسهی کوچینگ را با این سؤالات شروع کنید:
امروز روی چه چیزی کار میکنی؟
چالش اصلی برای تو چیست؟
🔹 برای کشف راهحلهای بهتر بپرسید:
3. و دیگر چه؟
4. چه چیزی از من میخواهی؟
🔹 برای تصمیمگیری بهتر:
5. چطور میتوانم کمک کنم؟
6. اگر بله بگویی، به چه چیزی نه میگویی؟
🔹 برای یادگیری و بهبود:
7. بزرگترین درس تو از این موضوع چیست؟
دیدگاهتان را بنویسید